فهرست الفبایی




353.«اسم» مَدْيَن‌َ [10] ← مدین
نام شهری که حوزه رسالت پیامبری حضرت شعیب بود
آیات

وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 85)

و به سوى مدين، برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، كه جز او معبودى نداريد! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده است بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد! اين براى شما بهتر است اگر با ايمان هستيد! (85)


أَلَم‌ْ يَأْتِهِم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْم‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ أَصْحَاب‌ِ مَدْيَن‌َ وَالْمُؤْتَفِكَات‌ِ أَتَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (توبه: 70)

آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بودند، به آنان نرسيده است؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهيم» و «اصحاب مدين» [قوم شعيب‏] و «شهرهاى زير و رو شده» [قوم لوط] پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، (ولى نپذيرفتند) خداوند به آنها ستم نكرد، امّا خودشان بر خويشتن ستم مى‏كردند! (70)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ وَ لاَ تَنْقُصُوا الْمِكْيَال‌َ وَالْمِيزَان‌َ إِنِّي‌ أَرَاكُمْ‌ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ مُحِيط‌ٍ (هود: 84)

و بسوى «مدين» برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه جز او، معبود ديگرى براى شما نيست! پيمانه و وزن را كم نكنيد (و دست به كم‏فروشى نزنيد)! من (هم اكنون) شما را در نعمت مى‏بينم (ولى) از عذاب روز فراگير، بر شما بيمناكم! (84)


كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلاَ بُعْدَاً لِمَدْيَن‌َ كَمَا بَعِدَت‌ْ ثَمُودُ (هود: 95)

آن چنان كه گويى هرگز از ساكنان آن (ديار) نبودند! دور باد مدين (و اهل آن) از رحمت خدا، همان گونه كه قوم ثمود دور شدند! (95)


إِذْ تَمْشِي‌ أُخْتُك‌َ فَتَقُول‌ُ هَل‌ْ أَدُلُّكُم‌ْ عَلَي‌ مَنْ‌ يَكْفُلُه‌ُ فَرَجَعْناك‌َ إِلَي‌ أُمِّك‌َ كَي‌ْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لاَ تَحْزَن‌َ وَ قَتَلْت‌َ نَفْسَاً فَنَجَّيْنَاك‌َ مِن‌َ الْغَم‌ِّ وَ فَتَنَّاك‌َ فُتُونَاً فَلَبِثْت‌َ سِنِين‌َ فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ ثُم‌َّ جِئْت‌َ عَلَي‌ قَدَرٍ يَا مُوسَي‌ (طه: 40)

در آن هنگام كه خواهرت (در نزديكى كاخ فرعون) راه مى‏رفت و مى‏گفت: «آيا كسى را به شما نشان دهم كه اين نوزاد را كفالت مى‏كند (و دايه خوبى براى او خواهد بود)!» پس تو را به مادرت بازگردانديم، تا چشمش به تو روشن شود و غمگين نگردد! و تو يكى (از فرعونيان) را كشتى اما ما تو را از اندوه نجات داديم! و بارها تو را آزموديم! پس از آن، ساليانى در ميان مردم «مدين» توقف نمودى سپس در زمان مقدّر (براى فرمان رسالت) به اين جا آمدى، اى موسى! (40)


وَ أَصْحَاب‌ُ مَدْيَن‌َ وَ كُذِّب‌َ مُوسَي‌ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (حج: 44)

و اصحاب مدين (قوم شعيب) و نيز موسى (از سوى فرعونيان) تكذيب شد امّا من به كافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه (عمل آنها را) انكار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟! (44)


وَ لَمَّا تَوَجَّه‌َ تِلْقَاءَ مَدْيَن‌َ قَال‌َ عَسَي‌ رَبِّي‌ أَنْ‌ يَهْدِيَنِي‌ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (قصص: 22)

و هنگامى كه متوجّه جانب مدين شد گفت: «اميدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدايت كند!» (22)


وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَن‌َ وَجَدَ عَلَيْه‌ِ أُمَّة‌ً مِن‌َ النَّاس‌ِ يَسْقُون‌َ وَ وَجَدَ مِنْ‌ دُونِهِم‌ُ امْرَأَتَيْن‌ِ تَذُودَان‌ِ قَال‌َ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لاَ نَسْقِي‌ حَتَّي‌ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَ أَبُونَا شَيْخ‌ٌ كَبِيرٌ (قصص: 23)

و هنگامى كه به (چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان خود را سيراب مى‏كنند و در كنار آنان دو زن را ديد كه مراقب گوسفندان خويشند (و به چاه نزديك نمى‏شوند موسى) به آن دو گفت: «كار شما چيست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمى‏دهيد؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمى‏دهيم تا چوپانها همگى خارج شوند و پدر ما پير مرد كهنسالى است (و قادر بر اين كارها نيست.)!» (23)


وَ لَكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونَاً فَتَطَاوَل‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْعُمُرُ وَ مَا كُنْت‌َ ثَاوِيَاً فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ تَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ لَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِين‌َ (قصص: 45)

ولى ما اقوامى را در اعصار مختلف خلق كرديم، و زمانهاى طولانى بر آنها گذشت (كه آثار انبيا از دلهايشان محو شد پس تو را با كتاب آسمانيت فرستاديم)! تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتى تا (از وضع آنان آگاه باشى و) آيات ما را براى آنها [مشركان مكّه‏] بخوانى، ولى ما بوديم كه تو را فرستاديم (و اين آيات را در اختيارت قرار داديم)! (45)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَارْجُوا الْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (عنكبوت: 36)

و ما بسوى «مدين»، برادرشان «شعيب» را فرستاديم گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز بازپسين اميدوار باشيد، و در زمين فساد نكنيد!» (36)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است