فهرست الفبایی




274.«فعل» كُنَّا [82] ← کون
بودیم
آیات

إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَوَفَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ ظَالِمِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ قَالُوا فِيم‌َ كُنْتُم‌ْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ تَكُن‌ْ أَرْض‌ُ الله‌ِ وَاسِعَة‌ً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِك‌َ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ سَاءَت‌ْ مَصِيرَاً (نساء: 97)

كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [فرشتگان‏] گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. (97)


ثُم‌َّ لَم‌ْ تَكُنْ‌ فِتْنَتُهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا وَالله‌ِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِين‌َ (انعام: 23)

سپس پاسخ و عذر آنها، چيزى جز اين نيست كه مى‏گويند: «به خداوندى كه پروردگار ماست سوگند كه ما مشرك نبوديم!» (23)


أَنْ‌ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِل‌َ الْكِتَاب‌ُ عَلَي‌ طَائِفَتَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْلِنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا عَنْ‌ دِرَاسَتِهِم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (انعام: 156)

(ما اين كتاب را با اين امتيازات نازل كرديم) تا نگوييد: «كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما [يهود و نصارى‏] نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بوديم»! (156)


أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْكِتَاب‌ُ لَكُنَّا أَهْدَي‌ مِنْهُم‌ْ فَقَدْ جَاءَكُمْ‌ بَيِّنَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَّب‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ صَدَف‌َ عَنْهَا سَنَجْزِي‌ الَّذِين‌َ يَصْدِفُون‌َ عَن‌ْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُون‌َ (انعام: 157)

يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، از آنها هدايت يافته‏تر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى‏گردانند، بخاطر همين اعراض بى‏دليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157)


فَمَا كَان‌َ دَعْوَاهُم‌ْ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (اعراف: 5)

و در آن موقع كه عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنى نداشتند جز اينكه گفتند: «ما ظالم بوديم!» (ولى اين اعتراف به گناه، ديگر دير شده بود و سودى به حالشان نداشت.) (5)


فَلَنَقُصَّن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ بِعِلْم‌ٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِين‌َ (اعراف: 7)

و مسلماً (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهيم داد و ما هرگز غايب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستيم)! (7)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِي‌َ لَوْلاَ أَن‌ْ هَدَانَا الله‌ُ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ وَ نُودُوا أَنْ‌ تِلْكُم‌ُ الْجَنَّة‌ُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 43)

و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، برمى‏كنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد مى‏گويند: «ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما (به اينها) راه نمى‏يافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‏داديد، به ارث برديد!» (43)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ تَأْوِيلَه‌ُ يَوْم‌َ يَأْتِي‌ تَأْوِيلُه‌ُ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ نَسُوه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ فَهَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَل‌َ غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُم‌ْ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (اعراف: 53)

آيا آنها جز انتظار تأويل آيات (و فرا رسيدن تهديدهاى الهى) دارند؟ آن روز كه تأويل آنها فرا رسد، (كار از كار گذشته، و پشيمانى سودى ندارد و) كسانى كه قبلًا آن را فراموش كرده بودند مى‏گويند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند آيا (امروز) شفيعانى براى ما وجود دارند كه براى ما شفاعت كنند؟ يا (به ما اجازه داده شود به دنيا) بازگرديم، و اعمالى غير از آنچه انجام مى‏داديم، انجام دهيم؟!» (ولى) آنها سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند و معبودهايى را كه به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان: گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفيعانى!) (53)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا مِن‌ْ قَوْمِه‌ِ لَنُخْرِجَنَّك‌َ يَا شُعَيْب‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَك‌َ مِنْ‌ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنَا قَال‌َ أَوَ لَوْ كُنَّا كَارِهِين‌َ (اعراف: 88)

اشراف زورمند و متكبّر از قوم او گفتند: «اى شعيب! به يقين، تو و كسانى را كه به تو ايمان آورده‏اند، از شهر و ديار خود بيرون خواهيم كرد، يا به آيين ما بازگرديد!» كفت: «آيا (مى‏خواهيد ما را بازگردانيد) اگر چه مايل نباشيم؟! (88)


وَ جَاءَ الْسَّحَرَة‌ُ فِرْعَوْن‌َ قَالُوا إِن‌َّ لَنَا لَأََجْرَاً إِن‌ْ كُنَّا نَحْن‌ُ الْغَالِبين‌َ (اعراف: 113)

ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: «آيا اگر ما پيروز گرديم، اجر و پاداش مهمى خواهيم داشت؟!» (113)


وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك‌َ مِنْ‌ بَنِي‌ آدَم‌َ مِنْ‌ ظُهُورِهِم‌ْ ذُرِّيَّتَهُم‌ْ وَ أَشْهَدَهُم‌ْ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَلَسْت‌ُ بِرَبِّكُم‌ْ قَالُوا بَلَي‌ شَهِدْنَا أَنْ‌ تَقُولُوا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِنَّا كُنَّا عَن‌ْ هَذَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 172)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهيم!» (چنين كرد مبادا) روز رستاخيز بگوييد: «ما از اين، غافل بوديم (و از پيمان فطرى توحيد بى‏خبر مانديم)»! (172)


أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَك‌َ آبَاؤُنَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّة‌ً مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَل‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (اعراف: 173)

يا بگوييد: «پدرانمان پيش از ما مشرك بودند، ما هم فرزندانى بعد از آنها بوديم (و چاره‏اى جز پيروى از آنان نداشتيم) آيا ما را به آنچه باطل‏گرايان انجام دادند مجازات مى‏كنى؟!» (173)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُم‌ْ لَيَقُولُن‌َّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوض‌ُ وَ نَلْعَب‌ُ قُل‌ْ أَبِالله‌ِ وَ آيَاتِه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ كُنْتُم‌ْ تَسْتَهْزِئُون‌َ (توبه: 65)

و اگر از آنها بپرسى (: «چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مى‏گويند: «ما بازى و شوخى مى‏كرديم!» بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مى‏كرديد؟!» (65)


فَكَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنَّا عَن‌ْ عِبَادَتِكُم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (يونس: 29)

(آنها در پاسخ مى‏گويند:) همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بوديم! (29)


وَ مَا تَكُون‌ُ فِي‌ شَأْن‌ٍ وَ مَا تَتْلُو مِنْه‌ُ مِنْ‌ قُرْآن‌ٍ وَ لاَ تَعْمَلُون‌َ مِن‌ْ عَمَل‌ٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُم‌ْ شُهُودَاً إِذْ تُفِيضُون‌َ فِيه‌ِ وَ مَا يَعْزُب‌ُ عَنْ‌ رَبِّك‌َ مِنْ‌ مِثْقَال‌ِ ذَرَّة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ وَ لاَ أَصْغَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ وَ لاَ أَكْبَرَ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (يونس: 61)

در هيچ حال (و انديشه‏اى) نيستى، و هيچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏كنى، و هيچ عملى را انجام نمى‏دهيد، مگر اينكه ما گواه بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن مى شويد! و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند حتّى به اندازه سنگينى ذرّه‏اى، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (61)


قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِق‌ُ وَ تَرَكْنَا يُوسُف‌َ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ مَا أَنْت‌َ بِمُؤْمِن‌ٍ لَنَا وَ لَوْ كُنَّا صَادِقِين‌َ (يوسف: 17)

گفتند: «اى پدر! ما رفتيم و مشغول مسابقه شديم، و يوسف را نزد اثاث خود گذارديم و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهى كرد، هر چند راستگو باشيم!» (17)


قَالُوا تَالله‌ِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ‌ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا كُنَّا سَارِقِين‌َ (يوسف: 73)

گفتند: «به خدا سوگند شما مى‏دانيد ما نيامده‏ايم كه در اين سرزمين فساد كنيم و ما (هرگز) دزد نبوده‏ايم!» (73)


ارْجِعُوا إِلَي‌ أَبِيكُم‌ْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِن‌َّ ابْنَك‌َ سَرَق‌َ وَ مَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَ مَا كُنَّا لِلْغَيْب‌ِ حَافِظِين‌َ (يوسف: 81)

شما به سوى پدرتان بازگرديد و بگوييد: پدر (جان)، پسرت دزدى كرد! و ما جز به آنچه مى‏دانستيم گواهى نداديم و ما از غيب آگاه نبوديم! (81)


وَاسْأَل‌ِ الْقَرْيَة‌َ الَّتِي‌ كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِي‌ أَقْبَلْنَا فِيهَا وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (يوسف: 82)

(و اگر اطمينان ندارى،) از آن شهر كه در آن بوديم سؤال كن، و نيز از آن قافله كه با آن آمديم (بپرس)! و ما (در گفتار خود) صادق هستيم!» (82)


قَالُوا تَالله‌ِ لَقَدْ آثَرَك‌َ الله‌ُ عَلَيْنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا لَخَاطِئِين‌َ (يوسف: 91)

گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برترى بخشيده و ما خطاكار بوديم!» (91)


قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِين‌َ (يوسف: 97)

گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بوديم!» (97)


وَ إِنْ‌ تَعْجَب‌ْ فَعَجَب‌ٌ قَوْلُهُم‌ْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابَاً أَإِنَّا لَفِي‌ خَلْق‌ٍ جَدِيدٍ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ الْأَغْلال‌ُ فِي‌ أَعْنَاقِهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (رعد: 5)

و اگر (از چيزى) تعجب مى‏كنى، عجيب گفتار آنهاست كه مى‏گويند: «آيا هنگامى كه ما خاك شديم، (بار ديگر زنده مى‏شويم و) به خلقت جديدى بازمى‏گرديم؟!» آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شده‏اند و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند! (5)


وَ بَرَزُوا لِالله‌ِ جَمِيعَاً فَقَال‌َ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا الله‌ُ لَهَدَيْنَاكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَم‌ْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (ابراهيم: 21)

و (در قيامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى‏شوند در اين هنگام، ضعفا [دنباله‏روان نادان‏] به مستكبران (و رهبران گمراه) مى‏گويند: «ما پيروان شما بوديم! آيا (اكنون كه بخاطر پيروى از شما گرفتار مجازات الهى شده‏ايم،) شما حاضريد سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد؟» آنها مى‏گويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‏كرديم! (ولى كار از اينها گذشته است،) چه بيتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد راه گريزى براى ما نيست!» (21)


الَّذِين‌َ تَتَوَفَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ ظَالِمِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ فَأَلْقَوُا السَّلَم‌َ مَا كُنَّا نَعْمَل‌ُ مِنْ‌ سُوءٍ بَلَي‌ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِمَا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (نحل: 28)

همانها كه فرشتگان (مرگ) روحشان را مى‏گيرند در حالى كه به خود ظلم كرده بودند! در اين موقع آنها تسليم مى‏شوند (و بدروغ مى‏گويند:) ما كار بدى انجام نمى‏داديم! آرى، خداوند به آنچه انجام مى‏داديد عالم است! (28)


وَ إِذَا رَأَي‌ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُم‌ْ قَالُوا رَبَّنَا هَؤُلاَءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِين‌َ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ‌ دُونِك‌َ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِم‌ُ الْقَوْل‌َ إِنَّكُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (نحل: 86)

و هنگامى كه مشركان معبودهايى را كه همتاى خدا قرار دادند مى‏بينند، مى‏گويند: «پروردگارا! اينها همتايانى هستند كه ما به جاى تو، آنها را مى‏خوانديم! «در اين هنگام، معبودان به آنها مى‏گويند: «شما دروغگو هستيد! (شما هواى نفس خود را پرستش مى‏كرديد!)» (86)


مَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِين‌َ حَتَّي‌ نَبْعَث‌َ رَسُولاً (اسراء: 15)

هر كس هدايت شود، براى خود هدايت يافته و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است و هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم (تا وظايفشان را بيان كند.) (15)


وَ قَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامَاً وَ رُفَاتَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ خَلْقَاً جَدِيدَاً (اسراء: 49)

و گفتند: «آيا هنگامى كه ما، استخوانهاى پوسيده و پراكنده‏اى شديم، دگر بار آفرينش تازه‏اى خواهيم يافت؟!» (49)


ذَلِك‌َ جَزَاؤُهُمْ‌ بِأَنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَ قَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامَاً وَ رُفَاتَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ خَلْقَاً جَدِيدَاً (اسراء: 98)

اين كيفر آنهاست، بخاطر اينكه نسبت به آيات ما كافر شدند و گفتند: «آيا هنگامى كه ما استخوانهاى پوسيده و خاكهاى پراكنده‏اى شديم، بار ديگر آفرينش تازه‏اى خواهيم يافت؟!» (98)


قَال‌َ ذَلِك‌َ مَا كُنَّا نَبْغ‌ِ فَارْتَدَّا عَلَي‌ آثَارِهِمَا قَصَصَاً (كهف: 64)

(موسى) گفت: «آن همان بود كه ما مى‏خواستيم!» سپس از همان راه بازگشتند، در حالى كه پى‏جويى مى‏كردند. (64)


قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (انبياء: 14)

گفتند: «اى واى بر ما! به يقين ما ستمگر بوديم!» (14)


لَوْ أَرَدْنَا أَنْ‌ نَتَّخِذَ لَهوَاً لَاتَّخَذْنَاه‌ُ مِنْ‌ لَدُنَّا إِنْ‌ كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 17)

(بفرض محال) اگر مى‏خواستيم سرگرمى انتخاب كنيم، چيزى متناسب خود انتخاب مى‏كرديم! (17)


وَ لَئِنْ‌ مَسَّتْهُم‌ْ نَفْحَة‌ٌ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (انبياء: 46)

اگر كمترين عذاب پروردگارت به آنان برسد، فريادشان بلند مى‏شود كه: «اى واى بر ما! ما همگى ستمگر بوديم!» (46)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيم‌َ رُشْدَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كُنَّا بِه‌ِ عَالِمِين‌َ (انبياء: 51)

ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم و از (شايستگى) او آگاه بوديم ... (51)


وَ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَـان‌َ إِذْ يَحْكُمَان‌ِ فِي‌ الْحَرْث‌ِ إِذْ نَفَشَت‌ْ فِيه‌ِ غَنَم‌ُ الْقَوْم‌ِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِم‌ْ شَاهِدِين‌َ (انبياء: 78)

و داوود و سليمان را (به خاطر بياور) هنگامى كه درباره كشتزارى كه گوسفندان بى شبان قوم، شبانگاه در آن چريده (و آن را تباه كرده) بودند، داورى مى‏كردند و ما بر حكم آنان شاهد بوديم. (78)


فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمان‌َ وَ كُلاًّ آتَيْنَا حُكْمَاً وَ عِلْمَاً وَ سَخَّرْنَا مَع‌َ دَاوُدَ الْجِبَال‌َ يُسَبِّحْن‌َ وَالطَّيْرَ وَ كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 79)

ما (حكم واقعى) آن را به سليمان فهمانديم و به هر يك از آنان (شايستگى) داورى، و علم فراوانى داديم و كوه‏ها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختيم، كه (همراه او) تسبيح (خدا) مى‏گفتند و ما اين كار را انجام داديم! (79)


وَ لِسُلَيْمان‌َ الرِّيح‌َ عَاصِفَة‌ً تَجْرِي‌ بِأَمْرِه‌ِ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا وَ كُنَّا بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَالِمِين‌َ (انبياء: 81)

و تندباد را مسخّر سليمان ساختيم، كه بفرمان او بسوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم جريان مى‏يافت و ما از همه چيز آگاه بوده‏ايم. (81)


وَ مِن‌َ الشَّيَاطِين‌ِ مَنْ‌ يَغُوصُون‌َ لَه‌ُ وَ يَعْمَلُون‌َ عَمَلاً دُون‌َ ذَلِك‌َ وَ كُنَّا لَهُم‌ْ حَافِظِين‌َ (انبياء: 82)

و گروهى از شياطين (را نيز مسخّر او قرار داديم، كه در دريا) برايش غوّاصى مى‏كردند و كارهايى غير از اين (نيز) براى او انجام مى‏دادند و ما آنها را (از سركشى) حفظ مى‏كرديم! (82)


وَاقْتَرَب‌َ الْوَعْدُ الْحَق‌ُّ فَإِذَا هِي‌َ شَاخِصَة‌ٌ أَبْصَارُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي‌ غَفْلَة‌ٍ مِن‌ْ هَذَا بَل‌ْ كُنَّا ظَالِمِين‌َ (انبياء: 97)

و وعده حقّ [قيامت‏] نزديك مى‏شود در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت بازمى‏ماند (مى‏گويند:) اى واى بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم بلكه ما ستمكار بوديم! (97)


يَوْم‌َ نَطْوِي‌ السَّمَاءَ كَطَي‌ِّ السِّجِل‌ِّ لِلْكُتُب‌ِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّل‌َ خَلْق‌ٍ نُعِيدُه‌ُ وَعْدَاً عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 104)

در آن روز كه آسمان را چون طومارى در هم مى‏پيچيم، (سپس) همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم، آن را بازمى‏گردانيم اين وعده‏اى است بر ما، و قطعاً آن را انجام خواهيم داد. (104)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُم‌ْ سَبْع‌َ طَرَائِق‌َ وَ مَا كُنَّا عَن‌ِ الْخَلْق‌ِ غَافِلِين‌َ (مؤمنون: 17)

ما بر بالاى سر شما هفت راه [طبقات هفتگانه آسمان‏] قرار داديم و ما (هرگز) از خلق (خود) غافل نبوده‏ايم! (17)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ وَ إِنْ‌ كُنَّا لَمُبْتَلِين‌َ (مؤمنون: 30)

(آرى،) در اين ماجرا (براى صاحبان عقل و انديشه) آيات و نشانه‏هايى است و ما مسلّماً همگان را آزمايش مى‏كنيم! (30)


قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ (مؤمنون: 82)

آنها گفتند: «آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديم، آيا بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟! (82)


قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَت‌ْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَ كُنَّا قَوْمَاً ضَالِّين‌َ (مؤمنون: 106)

مى‏گويند: «پروردگارا! بدبختى ما بر ما چيره شد، و ما قوم گمراهى بوديم! (106)


فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَة‌ُ قَالُوا لِفِرْعَوْن‌َ أَإِن‌َّ لَنَا لَأََجْرَاً إِنْ‌ كُنَّا نَحْن‌ُ الْغَالِبِين‌َ (شعراء: 41)

هنگامى كه ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آيا اگر ما پيروز شويم، پاداش مهمّى خواهيم داشت؟» (41)


إِنَّا نَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَنْ‌ كُنَّا أَوَّل‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 51)

ما اميدواريم كه پروردگارمان خطاهاى ما را ببخشد، چرا كه ما نخستين ايمان‏آورندگان بوديم!» (51)


تَالله‌ِ إِنْ‌ كُنَّا لَفِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (شعراء: 97)

«به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكارى بوديم، (97)


ذِكْرَي‌ وَ مَا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (شعراء: 209)

تا متذكّر شوند و ما هرگز ستمكار نبوديم! (كه بدون اتمام حجّت مجازات كنيم) (209)


فَلَمَّا جَاءَت‌ْ قِيل‌َ أَهَكَذَا عَرْشُك‌ِ قَالَت‌ْ كَأَنَّه‌ُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْم‌َ مِنْ‌ قَبْلِهَا وَ كُنَّا مُسْلِمِين‌َ (نمل: 42)

هنگامى كه آمد، به او گفته شد: «آيا تخت تو اين گونه است؟» گفت: گويا خود آن است! و ما پيش از اين هم آگاه بوديم و اسلام آورده بوديم!» (42)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابَاً وَ آبَاؤُنَا أَإِنَّا لَمُـخْرَجُون‌َ (نمل: 67)

و كافران گفتند: «آيا هنگامى كه ما و پدرانمان خاك شديم، (زنده مى‏شويم و) از دل خاك بيرون مى‏آييم؟! (67)


وَ لَكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونَاً فَتَطَاوَل‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْعُمُرُ وَ مَا كُنْت‌َ ثَاوِيَاً فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ تَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ لَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِين‌َ (قصص: 45)

ولى ما اقوامى را در اعصار مختلف خلق كرديم، و زمانهاى طولانى بر آنها گذشت (كه آثار انبيا از دلهايشان محو شد پس تو را با كتاب آسمانيت فرستاديم)! تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتى تا (از وضع آنان آگاه باشى و) آيات ما را براى آنها [مشركان مكّه‏] بخوانى، ولى ما بوديم كه تو را فرستاديم (و اين آيات را در اختيارت قرار داديم)! (45)


وَ إِذَا يُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ قَالُوا آمَنَّا بِه‌ِ إِنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ مُسْلِمِين‌َ (قصص: 53)

و هنگامى كه بر آنان خوانده شود مى‏گويند: «به آن ايمان آورديم اينها همه حق است و از سوى پروردگار ماست ما پيش از اين هم مسلمان بوديم!» (53)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ بَطِرَت‌ْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْك‌َ مَساكِنُهُم‌ْ لَم‌ْ تُسْكَن‌ْ مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً وَ كُنَّا نَحْن‌ُ الْوَارِثِين‌َ (قصص: 58)

و چه بسيار از شهرها و آباديهايى را كه بر اثر فراوانى نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاك كرديم! اين خانه‏هاى آنهاست (كه ويران شده)، و بعد از آنان جز اندكى كسى در آنها سكونت نكرد و ما وارث آنان بوديم! (58)


وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ مُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ حَتَّي‌ يَبْعَث‌َ فِي‌ أُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ مَا كُنَّا مُهْلِكِي‌ الْقُرَي‌ إِلاَّ وَ أَهْلُهَا ظَالِمُون‌َ (قصص: 59)

و پروردگار تو هرگز شهرها و آباديها را هلاك نمى‏كرد تا اينكه در كانون آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنان بخواند و ما هرگز آباديها و شهرها را هلاك نكرديم مگر آنكه اهلش ظالم بودند! (59)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَقُول‌ُ آمَنَّا بِالله‌ِ فَإِذَا أُوذِي‌َ فِي‌ الله‌ِ جَعَل‌َ فِتْنَة‌َ النَّاس‌ِ كَعَذَاب‌ِ الله‌ِ وَ لَئِنْ‌ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُم‌ْ أَوَ لَيْس‌َ الله‌ُ بِأَعْلَم‌َ بِمَا فِي‌ صُدُورِ الْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 10)

و از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا ايمان آورده‏ايم!» اما هنگامى كه در راه خدا شكنجه و آزار مى‏بينند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مى‏شمارند (و از آن سخت وحشت مى‏كنند) ولى هنگامى كه پيروزى از سوى پروردگارت (براى شما) بيايد، مى‏گويند: «ما هم با شما بوديم (و در اين پيروزى شريكيم)»!! آيا خداوند به آنچه در سينه‏هاى جهانيان است آگاه‏تر نيست؟! (10)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ بِهَذَا الْقُرْآن‌ِ وَ لاَ بِالَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الظَّالِمُون‌َ مَوْقُوفُون‌َ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ يَرْجِع‌ُ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ الْقَوْل‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا لَوْلاَ أَنْتُم‌ْ لَكُنَّا مُؤْمِنِين‌َ (سبأ: 31)

كافران گفتند: «ما هرگز به اين قرآن و كتابهاى ديگرى كه پيش از آن بوده ايمان نخواهيم آورد!» اگر ببينى هنگامى كه اين ستمگران در پيشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده‏اند در حالى كه هر كدام گناه خود را به گردن ديگرى مى‏اندازد (از وضع آنها تعجّب مى‏كنى)! مستضعفان به مستكبران مى‏گويند: «اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم!» (31)


وَ هُم‌ْ يَصْطَرِخُون‌َ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَل‌ْ صَالِحَاً غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ أَوَ لَم‌ْ نُعَمِّرْكُمْ‌ مَا يَتَذَكَّرُ فِيه‌ِ مَنْ‌ تَذَكَّرَ وَ جَاءَكُم‌ُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِين‌َ مِنْ‌ نَصِيرٍ (فاطر: 37)

آنها در دوزخ فرياد مى‏زنند: «پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم غير از آنچه انجام مى‏داديم!» (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آيا شما را به اندازه‏اى كه هر كس اهل تذكّر است در آن متذكّر مى‏شود عمر نداديم، و انذاركننده (الهى) به سراغ شما نيامد؟! اكنون بچشيد كه براى ظالمان هيچ ياورى نيست! (37)


وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ مِنْ‌ جُندٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَ مَا كُنَّا مُنْزِلِين‌َ (يس: 28)

و ما بعد از او بر قومش هيچ لشكرى از آسمان نفرستاديم، و هرگز سنت ما بر اين نبود (28)


أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ (صافات: 16)

آيا هنگامى كه ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟! (16)


فَأَغْوَيْنَاكُم‌ْ إِنَّا كُنَّا غَاوِين‌َ (صافات: 32)

ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم! (32)


أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَدِينُون‌َ (صافات: 53)

كه وقتى ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، (بار ديگر) زنده مى‏شويم و جزا داده خواهيم شد؟!» (53)


لَكُنَّا عِبَادَ الله‌ِ الْمُـخْلَصِين‌َ (صافات: 169)

به يقين، ما بندگان مخلص خدا بوديم!» (169)


وَ قَالُوا مَا لَنَا لاَ نَرَي‌ رِجَالاً كُنَّا نَعُدُّهُمْ‌ مِن‌َ الْأَشْرَارِ (ص: 62)

آنها مى‏گويند: «چرا مردانى را كه ما از اشرار مى‏شمرديم (در اينجا، در آتش دوزخ) نمى‏بينيم؟! (62)


وَ إِذْ يَتَحَاجُّون‌َ فِي‌ النَّارِ فَيَقُول‌ُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا نَصِيبَاً مِن‌َ النَّارِ (غافر: 47)

به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجّه مى‏كنند ضعيفان به مستكبران مى‏گويند: «ما پيرو شما بوديم، آيا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذيرا مى‏شويد؟!» (47)


فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِالله‌ِ وَحْدَه‌ُ وَ كَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِه‌ِ مُشْرِكِين‌َ (غافر: 84)

هنگامى كه عذاب (شديد) ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايى كه همتاى او مى‏شمرديم كافر شديم!» (84)


لِتَسْتَوُوا عَلَي‌ ظُهُورِه‌ِ ثُم‌َّ تَذْكُرُوا نِعْمَة‌َ رَبِّكُم‌ْ إِذَا اسْتَوَيْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ وَ تَقُولُوا سُبْحَان‌َ الَّذِي‌ سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَه‌ُ مُقْرِنِين‌َ (زخرف: 13)

تا بر پشت آنها بخوبى قرار گيريد سپس هنگامى كه بر آنها سوار شديد، نعمت پروردگارتان را متذكّر شويد و بگوييد: «پاك و منزّه است كسى كه اين را مسخّر ما ساخت، و گر نه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم (13)


إِنَّا أَنْزَلْنَاه‌ُ فِي‌ لَيْلَة‌ٍ مُبَارَكَة‌ٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِين‌َ (دخان: 3)

كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم ما همواره انذاركننده بوده‏ايم! (3)


أَمْرَاً مِن‌ْ عِنْدِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِين‌َ (دخان: 5)

(آرى، نزول قرآن) فرمانى بود از سوى ما ما (محمد (ص) را) فرستاديم! (5)


هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِق‌ُ عَلَيْكُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخ‌ُ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (جاثيه: 29)

اين كتاب ما است كه بحق با شما سخن مى‏گويد (و اعمال شما را بازگو مى‏كند) ما آنچه را انجام مى‏داديد مى‏نوشتيم! (29)


أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً ذَلِك‌َ رَجْع‌ٌ بَعِيدٌ (ق: 3)

آيا هنگامى كه مُرديم و خاك شديم (دوباره به زندگى بازمى‏گرديم)؟! اين بازگشتى بعيد است!» (3)


قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْل‌ُ فِي‌ أَهْلِنَا مُشْفِقِين‌َ (طور: 26)

مى‏گويند: «ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد)! (26)


إِنَّا كُنَّا مِنْ‌ قَبْل‌ُ نَدْعُوه‌ُ إِنَّه‌ُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيم‌ُ (طور: 28)

ما از پيش او را مى‏خوانديم (و مى‏پرستيديم)، كه اوست نيكوكار و مهربان!» (28)


وَ كَانُوا يَقُولُون‌َ أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ (واقعه: 47)

و مى‏گفتند: «هنگامى كه ما مُرديم و خاك و استخوان شديم، آيا برانگيخته خواهيم شد؟! (47)


وَ قَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَع‌ُ أَوْ نَعْقِل‌ُ مَا كُنَّا فِي‌ أَصْحَاب‌ِ السَّعِيرِ (ملك: 10)

و مى‏گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مى‏كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!» (10)


قَالُوا سُبْحَان‌َ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (قلم: 29)

گفتند: «منزّه است پروردگار ما، مسلّماً ما ظالم بوديم!» (29)


قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِين‌َ (قلم: 31)

(و فريادشان بلند شد) گفتند: «واى بر ما كه طغيانگر بوديم! (31)


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْع‌ِ فَمَنْ‌ يَسْتَمِع‌ِ الْآن‌َ يَجِدْ لَه‌ُ شِهَابَاً رَصَدَاً (جن: 9)

و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مى‏نشستيم امّا اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مى‏يابد! (9)


وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُون‌َ وَ مِنَّا دُون‌َ ذَلِك‌َ كُنَّا طَرَائِق‌َ قِدَدَاً (جن: 11)

و اينكه در ميان ما، افرادى صالح و افرادى غير صالحند و ما گروه‏هاى متفاوتى هستيم! (11)


وَ كُنَّا نَخُوض‌ُ مَع‌َ الْخَائِضين‌َ (مدثر: 45)

و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم، (45)


وَ كُنَّا نُكَذِّب‌ُ بِيَوْم‌ِ الدِّين‌ِ (مدثر: 46)

و همواره روز جزا را انكار مى‏كرديم، (46)


أَإِذَا كُنَّا عِظَامَاً نَخِرَة‌ً (نازعات: 11)

آيا هنگامى كه استخوانهاى پوسيده‏اى شديم (ممكن است زنده شويم)؟!» (11)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است