فهرست الفبایی




2.«فعل» جَاءَت‌ْ [44] ← جیا
آمد / آورد
آیات

فَإِنْ‌ زَلَلْتُم‌ْ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْكُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 209)

و اگر بعد از اين همه نشانه‏هاى روشن، كه براى شما آمده است، لغزش كرديد (و گمراه شديد)، بدانيد (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانيد كرد) كه خداوند، توانا و حكيم است. (209)


سَل‌ْ بَنِي‌ إِسرَائِيل‌َ كَم‌ْ آتَيْنَاهُم‌ْ مِن‌ْ آيَة‌ٍ بَيِّنَة‌ٍ وَ مَنْ‌ يُبَدِّل‌ْ نِعْمَة‌َ الله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 211)

از بنى اسرائيل بپرس: «چه اندازه نشانه‏هاى روشن به آنها داديم؟» (ولى آنان، نعمتها و امكانات مادى و معنوى را كه خداوند در اختيارشان گذاشته بود، در راه غلط به كار گرفتند.) و كسى كه نعمت خدا را، پس از آن كه به سراغش آمد، تبديل كند (و در مسير خلاف به كار گيرد، گرفتار عذاب شديد الهى خواهد شد) كه خداوند شديد العقاب است. (211)


كَان‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَبَعَث‌َ الله‌ُ النَّبِيِّين‌َ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ مَعَهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ مَا اخْتَلَف‌َ فِيه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ أُوتُوه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنات‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ فَهَدَي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الْحَق‌ِّ بِإِذْنِه‌ِ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 213)

مردم (در آغاز) يك دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‏ايمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند. (213)


تِلْك‌َ الرُّسُل‌ُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَلَّم‌َ الله‌ُ وَ رَفَع‌َ بَعْضَهُم‌ْ دَرَجَات‌ٍ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ لَكِنِ‌ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ آمَن‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يُرِيدُ (بقره: 253)

بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم برخى از آنها، خدا با او سخن مى‏گفت و بعضى را درجاتى برتر داد و به عيسى بن مريم، نشانه‏هاى روشن داديم و او را با «روح القدس» تأييد نموديم (ولى فضيلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امتها نشد.) و اگر خدا مى‏خواست، كسانى كه بعد از آنها بودند، پس از آن همه نشانه‏هاى روشن كه براى آنها آمد، جنگ و ستيز نمى‏كردند (اما خدا مردم را مجبور نساخته و آنها را در پيمودن راه سعادت، آزاد گذارده است) ولى اين امتها بودند كه با هم اختلاف كردند بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند (و جنگ و خونريزى بروز كرد. و باز) اگر خدا مى‏خواست، با هم پيكار نمى‏كردند ولى خداوند، آنچه را مى‏خواهد، (از روى حكمت) انجام مى‏دهد (و هيچ كس را به قبول چيزى مجبور نمى‏كند). (253)


يَسْأَلُك‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ كِتَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَي‌ أَكْبَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَقَالُوا أَرِنَا الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ بِظُلْمِهِم‌ْ ثُم‌َّ اتَّخَذُوا الْعِجْل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَعَفَوْنَا عَنْ‌ ذَلِك‌َ وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 153)

اهل كتاب از تو مى‏خواهند كتابى از آسمان (يك جا) بر آنها نازل كنى (در حالى كه اين يك بهانه است) آنها از موسى، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند: «خدا را آشكارا به ما نشان ده!» و بخاطر اين ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامرى) را، پس از آن همه دلايل روشن كه براى آنها آمد، (به خدايى) انتخاب كردند، ولى ما از آن درگذشتيم (و عفو كرديم) و به موسى، برهان آشكارى داديم. (153)


مِنْ‌ أَجْل‌ِ ذَلِك‌َ كَتَبْنَا عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ قَتَل‌َ نَفْسَاً بِغَيْرِ نَفْس‌ٍ أَوْ فَسَادٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَكَأَنَّمَا قَتَل‌َ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ مَن‌ْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَمُسْرِفُون‌َ (مائده: 32)

به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدّى و اسراف كردند. (32)


قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ الله‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَي‌ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَ هُم‌ْ يَحْمِلُون‌َ أَوْزَارَهُم‌ْ عَلَي‌ ظُهُورِهِم‌ْ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُون‌َ (انعام: 31)

آنها كه لقاى پروردگار را تكذيب كردند، مسلماً زيان ديدند (و اين تكذيب، ادامه مى يابد) تا هنگامى كه ناگهان قيامت به سراغشان بيايد مى‏گويند: «اى افسوس بر ما كه درباره آن، كوتاهى كرديم!» و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش مى‏كشند چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (31)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لَئِنْ‌ جَاءَتْهُم‌ْ آيَة‌ٌ لَيُؤْمِنُن‌َّ بِهَا قُل‌ْ إِنَّمَا الْآيَات‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ مَا يُشْعِرُكُم‌ْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَت‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 109)

با نهايت اصرار، به خدا سوگند ياد كردند كه اگر نشانه‏اى [معجزه‏اى‏] براى آنان بيايد، حتماً به آن ايمان مى‏آورند بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختيار من نيست كه به ميل شما معجزه‏اى بياورم) و شما از كجا مى‏دانيد كه هر گاه معجزه‏اى بيايد (ايمان مى‏آورند؟ خير،) ايمان نمى‏آورند!» (109)


وَ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ آيَة‌ٌ قَالُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ حَتَّي‌ نُؤْتَي‌ مِثْل‌َ مَا أُوتِي‌َ رُسُل‌ُ الله‌ِ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ حَيْث‌ُ يَجْعَل‌ُ رِسَالَتَه‌ُ سَيُصِيب‌ُ الَّذِين‌َ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ الله‌ِ وَ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُون‌َ (انعام: 124)

و هنگامى كه آيه‏اى براى آنها بيايد، مى‏گويند: «ما هرگز ايمان نمى‏آوريم، مگر اينكه همانند چيزى كه به پيامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد! بزودى كسانى كه مرتكب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مكر (و فريب و نيرنگى) كه مى‏كردند، گرفتار حقارت در پيشگاه خدا، و عذاب شديد خواهند شد. (124)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ أُولَئِك‌َ يَنَالُهُم‌ْ نَصِيبُهُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُم‌ْ قَالُوا أَيْن‌َ مَا كُنْتُم‌ْ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَافِرِين‌َ (اعراف: 37)

چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مى‏بندند، يا آيات او را تكذيب مى كنند؟! آنها نصيبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مى‏برند تا زمانى كه فرستادگان ما [فرشتگان قبض ارواح‏] به سراغشان روند و جانشان را بگيرند از آنها مى‏پرسند: «كجايند معبودهايى كه غير از خدا مى‏خوانديد؟! (چرا به يارى شما نمى‏آيند؟!)» مى‏گويند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (37)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِي‌َ لَوْلاَ أَن‌ْ هَدَانَا الله‌ُ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ وَ نُودُوا أَنْ‌ تِلْكُم‌ُ الْجَنَّة‌ُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 43)

و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، برمى‏كنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد مى‏گويند: «ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما (به اينها) راه نمى‏يافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‏داديد، به ارث برديد!» (43)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ تَأْوِيلَه‌ُ يَوْم‌َ يَأْتِي‌ تَأْوِيلُه‌ُ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ نَسُوه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ فَهَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَل‌َ غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُم‌ْ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (اعراف: 53)

آيا آنها جز انتظار تأويل آيات (و فرا رسيدن تهديدهاى الهى) دارند؟ آن روز كه تأويل آنها فرا رسد، (كار از كار گذشته، و پشيمانى سودى ندارد و) كسانى كه قبلًا آن را فراموش كرده بودند مى‏گويند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند آيا (امروز) شفيعانى براى ما وجود دارند كه براى ما شفاعت كنند؟ يا (به ما اجازه داده شود به دنيا) بازگرديم، و اعمالى غير از آنچه انجام مى‏داديم، انجام دهيم؟!» (ولى) آنها سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند و معبودهايى را كه به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان: گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفيعانى!) (53)


وَ إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ُ الله‌ِ لَكُم‌ْ آيَة‌ً فَذَرُوهَا تَأْكُل‌ْ فِي‌ أَرْض‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (اعراف: 73)

و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزه‏اى است او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علفهاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (73)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 85)

و به سوى مدين، برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، كه جز او معبودى نداريد! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده است بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد! اين براى شما بهتر است اگر با ايمان هستيد! (85)


تِلْك‌َ الْقُرَي‌ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنْبَائِهَا وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ يَطْبَع‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 101)

اينها، شهرها و آباديهايى است كه قسمتى از اخبار آن را براى تو شرح مى‏دهيم پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند (ولى آنها چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلًا تكذيب كرده بودند، ايمان نمى‏آوردند! اين گونه خداوند بر دلهاى كافران مهر مى‏نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخيصشان را سلب مى‏كند)! (101)


وَ مَا تَنْقِم‌ُ مِنَّا إِلاَّ أَن‌ْ آمَنَّا بِآيَات‌ِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِين‌َ (اعراف: 126)

انتقام تو از ما، تنها بخاطر اين است كه ما به آيات پروردگار خويش- هنگامى كه به سراغ ما آمد- ايمان آورديم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ريز! (و آخرين درجه شكيبايى را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بميران!» (126)


فَإِذَا جَاءَتْهُم‌ُ الْحَسَنَة‌ُ قَالُوا لَنَا هَذِه‌ِ وَ إِن‌ْ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَي‌ وَ مَن‌ْ مَعَه‌ُ أَلاَ إِنَّمَا طَائِرُهُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 131)

(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلكه) هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «بخاطر خود ماست.» ولى موقعى كه بدى (و بلا) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «از شومى موسى و كسان اوست»! آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (131)


وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُون‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالبَيِّنَات‌ِ وَ مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْقَوْم‌َ الْمُـجْرِمِين‌َ (يونس: 13)

ما امّتهاى پيش از شما را، هنگامى كه ظلم كردند، هلاك نموديم در حالى كه پيامبرانشان دلايل روشن براى آنها آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند اين گونه گروه مجرمان را كيفر مى‏دهيم! (13)


هُوَ الَّذِي‌ يُسَيِّرُكُم‌ْ فِي‌ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّي‌ إِذَا كُنْتُم‌ْ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ جَرَيْن‌َ بِهِمْ‌ بِرِيح‌ٍ طَيِّبَة‌ٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيح‌ٌ عَاصِف‌ٌ وَ جَاءَهُم‌ُ الْمَوْج‌ُ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَكَان‌ٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ْ أُحِيط‌َ بِهِم‌ْ دَعَوُا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ لَئِن‌ْ أَنْجَيْتَنَا مِن‌ْ هَذِه‌ِ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (يونس: 22)

او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مى‏دهد زمانى كه در كشتى قرار مى‏گيريد، و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حركت ميدهد و خوشحال مى‏شوند، ناگهان طوفان شديدى مى‏وزد و امواج از هر سو به سراغ آنها مى‏آيد و گمان مى‏كنند هلاك خواهند شد در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مى‏خوانند كه: «اگر ما را از اين گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهيم بود!» (22)


يَا أيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَتْكُمْ‌ مَوْعِظَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِي‌ الصُّدُورِ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 57)

اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است و درمانى براى آنچه در سينه‏هاست (درمانى براى دلهاى شما) و هدايت و رحمتى است براى مؤمنان! (57)


وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ‌ كُل‌ُّ آيَة‌ٍ حَتَّي‌ يَرَوُا الْعَذَاب‌َ الْأَلِيم‌َ (يونس: 97)

هر چند تمام آيات (و نشانه‏هاى الهى) به آنان برسد، تا زمانى كه عذاب دردناك را ببينند! (زيرا تاريكى گناه، قلبهايشان را فرا گرفته، و راهى به روشنايى ندارند!) (97)


وَ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ‌ بِالْبُشْرَي‌ قَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ سَلاَم‌ٌ فَمَا لَبِث‌َ أَنْ‌ جَاءَ بِعِجْل‌ٍ حَنِيذٍ (هود: 69)

فرستادگان ما [فرشتگان‏] براى ابراهيم بشارت آوردند گفتند: «سلام!» (او نيز) گفت: «سلام!» و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد. (69)


فَلَمَّا ذَهَب‌َ عَن‌ْ إِبْرَاهِيم‌َ الرَّوْع‌ُ وَ جَاءَتْه‌ُ الْبُشْرَي‌ يُجَادِلُنَا فِي‌ قَوْم‌ِ لُوط‌ٍ (هود: 74)

هنگامى كه ترس ابراهيم فرو نشست، و بشارت به او رسيد، درباره قوم لوط با ما مجادله مى‏كرد ... (74)


وَ لَمَّا جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا لُوطَاً سِي‌ءَ بِهِم‌ْ وَ ضَاق‌َ بِهِم‌ْ ذَرْعَاً وَ قَال‌َ هَذَا يَوْم‌ٌ عَصِيب‌ٌ (هود: 77)

و هنگامى كه رسولان ما [فرشتگان عذاب‏] به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پريشان گشت و گفت: «امروز روز سختى است!» (زيرا آنها را نشناخت و ترسيد قوم تبهكار مزاحم آنها شوند.) (77)


وَ جَاءَت‌ْ سَيَّارَة‌ٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُم‌ْ فَأَدْلَي‌ دَلْوَه‌ُ قَال‌َ يَا بُشْرَي‌ هَذَا غُلام‌ٌ وَ أَسَرُّوه‌ُ بِضَاعَة‌ً وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (يوسف: 19)

و (در همين حال) كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را (به سراغ آب) فرستادند او دلو خود را در چاه افكند (ناگهان) صدا زد: «مژده باد! اين كودكى است (زيبا و دوست داشتنى!)» و اين امر را بعنوان يك سرمايه از ديگران مخفى داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام مى‏دادند، آگاه بود. (19)


أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ لاَ يَعْلَمُهُم‌ْ إِلاَّ الله‌ُ جاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنات‌ِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فِي‌ أَفْوَاهِهِم‌ْ وَ قَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ إِنَّا لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْه‌ِ مُرِيب‌ٍ (ابراهيم: 9)

آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند، به شما نرسيد؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها كه پس از ايشان بودند همانها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، ولى آنها (از روى تعجّب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد، كافريم! و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانيد، شكّ و ترديد داريم!» (9)


فَلَمَّا جَاءَتْهُم‌ْ آيَاتُنَا مُبْصِرَة‌ً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (نمل: 13)

و هنگامى كه آيات روشنى‏بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: «اين سحرى است آشكار!» (13)


فَلَمَّا جَاءَت‌ْ قِيل‌َ أَهَكَذَا عَرْشُك‌ِ قَالَت‌ْ كَأَنَّه‌ُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْم‌َ مِنْ‌ قَبْلِهَا وَ كُنَّا مُسْلِمِين‌َ (نمل: 42)

هنگامى كه آمد، به او گفته شد: «آيا تخت تو اين گونه است؟» گفت: گويا خود آن است! و ما پيش از اين هم آگاه بوديم و اسلام آورده بوديم!» (42)


فَجاءَتْه‌ُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي‌ عَلَي‌ اسْتِحْيَاءٍ قَالَت‌ْ إِن‌َّ أَبِي‌ يَدْعُوك‌َ لِيَجْزِيَك‌َ أَجْرَ مَا سَقَيْت‌َ لَنَا فَلَمَّا جَاءَه‌ُ وَ قَص‌َّ عَلَيْه‌ِ الْقَصَص‌َ قَال‌َ لاَ تَخَف‌ْ نَجَوْت‌َ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 25)

ناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهايت حيا گام برمى‏داشت، گفت: «پدرم از تو دعوت مى‏كند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد.» هنگامى كه موسى نزد او [شعيب‏] آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: «نترس، از قوم ظالم نجات يافتى!» (25)


وَ لَمَّا جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيم‌َ بِالْبُشْرَي‌ قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْل‌ِ هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌ِ إِن‌َّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِين‌َ (عنكبوت: 31)

و هنگامى كه فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) براى ابراهيم آوردند، گفتند: «ما اهل اين شهر و آبادى را [و به شهرهاى قوم لوط اشاره كردند] هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند!» (31)


وَ لَمَّا أَنْ‌ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا لُوطَاً سِي‌ءَ بِهِم‌ْ وَ ضَاق‌َ بِهِم‌ْ ذَرْعَاً وَ قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ إِنَّا مُنَجُّوك‌َ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ امْرَأَتَك‌َ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (عنكبوت: 33)

هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بد حال و دلتنگ شد گفتند: «نترس و غمگين مباش، ما تو و خانواده‏ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى‏ماند. (33)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ أَثَارُوا الْأَرْض‌َ وَ عَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (روم: 9)

آيا در زمين گردش نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را (براى زراعت و آبادى) بيش از اينان دگرگون ساختند و آباد كردند، و پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انكار كردند و كيفر خود را ديدند) خداوند هرگز به آنان ستم نكرد، آنها به خودشان ستم مى‏كردند! (9)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَاءَتْكُم‌ْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِيحَاً وَ جُنُودَاً لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرَاً (احزاب: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمى‏ديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم) و خداوند هميشه به آنچه انجام مى‏دهيد بينا بوده است. (9)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتَاب‌ِ الْمُنِيرِ (فاطر: 25)

اگر تو را تكذيب كنند (عجيب نيست) كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند آنها با دلايل روشن و كتابهاى پند و موعظه و كتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احكام) به سراغ آنان آمدند (امّا كوردلان ايمان نياوردند). (25)


بَلَي‌ قَدْ جَاءَتْك‌َ آيَاتِي‌ فَكَذَّبْت‌َ بِهَا وَاسْتَكْبَرْت‌َ وَ كُنْت‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (زمر: 59)

آرى، آيات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تكذيب كردى و تكبّر نمودى و از كافران بودى! (59)


فَلَمَّا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ‌ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (غافر: 83)

هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مى‏شمردند) ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت! (83)


إِذْ جَاءَتْهُم‌ُ الرُّسُل‌ُ مِن‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (فصلت: 14)

در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خدا را نپرستيد آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏كرد از اين رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!» (14)


فَهَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ السَّاعَة‌َ أَنْ‌ تَأْتِيَهُمْ‌ بَغْتَة‌ً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّي‌ لَهُم‌ْ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ ذِكْرَاهُم‌ْ (محمد: 18)

آيا آنها [كافران‏] جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ايمان آورند)، در حالى كه هم اكنون نشانه‏هاى آن آمده است اما هنگامى كه بيايد، تذكّر (و ايمان) آنها سودى نخواهد داشت! (18)


وَ جَاءَت‌ْ سَكْرَة‌ُ الْمَوْت‌ِ بِالْحَق‌ِّ ذَلِك‌َ مَا كُنْت‌َ مِنْه‌ُ تَحِيدُ (ق: 19)

و سرانجام، سكرات (و بيخودى در آستانه) مرگ بحق فرامى‏رسد (و به انسان گفته مى‏شود:) اين همان چيزى است كه تو از آن مى‏گريختى! (19)


وَ جَاءَت‌ْ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَعَهَا سَائِق‌ٌ وَ شَهِيدٌ (ق: 21)

هر انسانى وارد محشر مى‏گردد در حالى كه همراه او حركت دهنده و گواهى است! (21)


فَإِذَا جَاءَت‌ِ الطَّامَّة‌ُ الْكُبْرَي‌ (نازعات: 34)

هنگامى كه آن حادثه بزرگ رخ دهد، (34)


فَإِذَا جَاءَت‌ِ الصَّاخَّة‌ُ (عبس: 33)

هنگامى كه آن صداى مهيب [صيحه رستاخيز] بيايد، (كافران در اندوه عميقى فرومى‏روند)! (33)


وَ مَا تَفَرَّق‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ إِلاَّ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَة‌ُ (بينه: 4)

اهل كتاب (نيز در دين خدا) اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه دليل روشن براى آنان آمد! (4)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است